انتخاب عناصر طراحی داخلی و چیدمان در طراحی دکوراسیون داخلی ،برای برآوردن خواستها ونیازهای زیباییشناختی و کاربردی صورت میگیرد. این چیدمان عناصر در فضا، عمل ساخت الگوها را شامل میشود. کارکرد و تأثیر دیداری همۀ بخشها، عناصر و قطعات به دیگری وابسته است.
در این قسمت ارتباط دیداری میان عناصر طراحی داخلی فضا را به بحث میگذاریم. اصول طراحی پیشرو ،قواعدی انعطافپذیر نیستند بلکه بیشتر شیوههایی امکانپذیر برای سازماندهی عناصر طراحی در الگوهای قابل شناسایی هستند. دست آخر باید ارزیابی تناسب الگو، نقش دیداری آن در فضا و معنای آن برای استفادهکنندگان از فضا را بیاموزیم. بهرحال گرچه این اصول میتوانند به شکلگیری و حفظ حس نظم دیداری در میان عناصر طراحی فضا کمک کنند اما کاربرد و استفادۀ دلخواهشان را نیز در نظر دارند.
جهت سفارش طراحی داخلی توسط مهندسین با تجربه و خلاق در این زمینه با ما در تماس باشید.
فهرست مطالب
تناسبات در طراحی داخلی
تناسب به ارتباط یک بخش با بخش دیگر یا با تمام بخشها، یا میان یک شی و شیی دیگر اشاره دارد. این ارتباط میتواند به یکی از فرمهای اندازه، تعداد یا درجه باشد.اندازهی ظاهری شیء از اندازهی نسبی دیگر اشیاء محیط تأثیر میگیرد.
شماری از شیوههای هندسی و ریاضیاتی در طول تاریخ برای تعیین تناسب ایدهآل اشیاء بوجود آمد. این سیستمهای تناسببندی در تلاشی برای سنجش زیبایی -منطق زیبایی شناختی ارتباطات ابعادی در میان بخشها و عناصر ساخت دیداری- حتی از عوامل فنی و کاربردی هم گذشته است.
به گفتۀ اقلیدس، ریاضیدان یونان باستان، نسبت به مقایسه کمی دو چیز مشابه اشاره دارد اما تناسب، برابری نسبتها را در نظر دارد. بنابراین سنگ بنای هر سیستم تناسببندی، نسبتی ویژه است -کیفیتی ثابت که از نسبتی به نسبت دیگر انتقال مییابد.
تناسبات طلایی
نسبت طلایی یونانیان باستان شاید شناختهشدهترین سیستم تناسببندی باشد. این نسبت، رابطهای بینظیر میان دو بخش نابرابر یک مجموع تعریف میکنند؛ در این مجموع، نسبت میان بخشهای کوچکتر و بزرگتر برابر است با نسبت میان بخش بزرگتر و مجموع.
سیستم تناسببندی گرچه به زبان جملات ریاضی بیان میشود اما مجموعۀ منسجمی از ارتباطات دیداری را در میان بخشهای ترکیب برقرار میکند. همچنین میتواند به عنوان ابزاری مناسب به وحدت وهماهنگی طرح کمک کند. با وجود این، ادراک ما از ابعاد فیزیکی اشیاء اغلب نادقیق است. کوتاه نشان دادن پرسپکتیوی، فاصلهی دید و حتی گرایشات فرهنگی میتوانند ادراکمان رادچار تحریف کنند.
موضوع تناسب هنوز هم یکی از ارزیابیهای جدی دیداری است. به همین دلیل، وجود تفاوتهای چشمگیر در ابعاد نسبی اشیاء اهمیت دارد. آخر اینکه، وقتی تناسبی برای وضعیتی مفروض درست جلوه میکند که احساس کنیم هیچ عنصریا ویژگی چندان بزرگ و چندان کوچکی وجود ندارد.
در طراحی داخلی به ارتباطات تناسبی میان بخشهای عنصر طراحی، میان عناصر گوناگون طراحی و میان عنصر و فرم فضایی خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید:
مقیاس طراحی
اصل مقیاس طراحی با تناسب در ارتباط است. تناسب و هم مقیاس با اندازهی نسبی اشیاء سروکار دارند. چنانچه تفاوتی وجود داشته باشد، تناسب به ارتباطات میان بخشهای ترکیب ربط پیدا میکند اما مقیاس به اندازۀ چیزی اشاره خواهد داشت و با برخی آحاد شناخته شده و استانداردهای آشنا ارتباطی ویژه خواهد یافت.
مقیاس مکانیکی
مقیاس مکانیکی، محاسبۀ اندازهی فیزیکی چیزی بر طبق سیستم استاندارد اندازهگیری است. برای نمونه میتوانیم بگوییم که میزی بر طبق سیستم رایج ایالات متحده، ۳ فوت عرض، ۶ فوت طول و ۲۹ اینچ ارتفاع دارد. اگر با این سیستم و اشیایی در همین اندازه آشنا باشیم، آنگاه میتوانیم بزرگی میز را در ذهن خود مجسم کنیم. همین میز با استفاده از سیستم بینالمللی متریک، ۹۱۴ میلیمتر عرض، ۱۸۲۹ میلیمتر طول و ۷۳۷ میلیمتر ارتفاع دارد.
مقیاس دیداری
مقیاس دیداری به اندازۀ ظاهری هر جسم در مقایسه با دیگر اشیاء پیرامون آن اشاره دارد. بنابراین، مقیاس شی اغلب ارزیابیای است کهبرمبنای اندازهی نسبی یا شناختهشدهی دیگر عناصر پیرامونی یا نزدیک به آن انجام میدهیم. برای نمونه، میزی که پیشتر از آن سخن راندیم، بسته به اندازهی نسبی و تناسبات فضا، میتواند در-مقیاس یا خارج- مقیاس باشد.
میتوانیم چیزی را کوچک مقیاس بدانیم منتهی بشرط آنکه آن را در برابر دیگر اشیایی اندازهگیری کنیم که بطور کلی اندازهای بزرگتر از آن دارند. به همین نحو، میتوانیم چیزی را بزرگ مقیاس بدانیم منتهی بشرط آنکه آنرا با اقلام کمابیش کوچک دستهبندی کنیم یا در مقایسه با آن چیزیکه اندازهای معمولی یا متوسط دارد، بزرگ جلوه کند.
مقیاس انسانی
مقیاس انسانی به احساس بزرگیای اشاره دارد که چیزی به ما عرضه میکند. اگر ابعاد فضای داخلی یا اندازۀ عناصر درون آن در ما احساس کوچکی را برانگیزد، میتوانیم بگوییم فاقد مقیاس انسانی هستند. از سوی دیگر چنانچه فضا ما را کوچک جلوه ندهد یا عناصر تناسب خوبی با نیازمندیهای ابعادی دسترسی، آزادی یا حرکت ما داشته باشند، آنگاه میتوانیم بگوییم آنها دارای مقیاس انسانی هستند.
بیشتر عناصری که برای تعیین مقیاس انسانی استفاده میکنیم آنهایی هستند که بواسطۀ تماس و استفاده به ابعادشان عادت کردهایم. درگاه، پلکان، میز، پیشخوان و گونههای صندلی از این جملهاند. از این عناصر میتوان در انسانی کردن فضایی سود برد که فاقد مقیاس انسانی است.
مقوله مقیاس در فضای داخلی به یک مجموعه از ارتباطات محدود نمیشود. عناصر داخلی میتوانند بطور همزمان با کل فضاء یکدیگر و افراد استفادهکننده از فضا مرتبط شوند. نامعمول نیست که برخی عناصر، ارتباط مقیاسی معمول و منظمی داشته باشند اما مقیاسشان در مقایسه با دیگر عناصر، استثنائی باشد. عناصر نامعمول-مقیاس را میتوان برای جلب توجه یا پیدایش و تاکید بر نقطۀ کانونی بکار برد.مجموعهای از ارتباطات مقیاسی میتواند در زمینهای بزرگتر وجود داشته باشد.
انواع چیدمان در دکوراسیون داخلی
چیدمان تنگاتنگ
چیدمانهای پلان را میتوان بطور کلی بر طبق چگونگی استفاده از فضای موجود -تنگاتنگ یا آزاد- در دو دستۀ کلی طبقهبندی کرد. اولی، هماهنگی تنگاتنگی را میان مبلمان و تجهیزات نشان میدهد. بویژه هنگامی مناسب است که فضا ارزشمند با کارایی مهم باشد. از آنجا که چیدمان تنگاتنگ را نمیتوان به آسانی در دیگر کاربردها به کار بست، مهم است که در طراحی به کاربرد مورد نظر، توجه بسیاری مبذول شود.
چیدمان تنگاتنگ معمولاً مبلمانهای یکپارچه و مدولاری را بهکار میبندد که میتوان به چندین شیوه ترکیبشان کرد تا سازهای منسجم و اغلب چند منظوره را شکل دهد. چنین سازههایی به گونهای کارا از فضا سود جسته، بیشترین مقدار سطح کف را پیرامونشان رها میسازند. همچنین از چیدمان سفارشی مبلمان مدولار میتوان سود برد تا برای ایجاد صمیمیت و خلوت بیشتر، فضا را در حجمی بزرگتر تعریف کرد.
چیدمان تنگاتنگ، در نهایت، میتواند مکانی درون ساخت باشند و به دنبالهای دائم از معماری اتاق بدل شود. مبلمانهای درون ساخت، همچون چیدمانهای یکپارچه و واحد، بهگونهای کارا از فضا بهره میجویند؛ یکدست و منظم مینمایند و از آشفتگی دیداری فضا میکاهند.
چیدمان آزاد
گونۀ دوم و معمولتر چیدمان پلان، تناسبی آزاد در میان کارکرد و فضا را مینمایاند. چیدمانهای آزاد بخاطر انعطافپذیری و گوناگونیشان، دلپذیراند.
بیشتر اتاقهایی که چیدمانی آزاد تناسب دارند، میتوانند کاربردهای مختلفی را در خود جای دهند -بویژه اگر بتوان مبلمان مورد استفاده را براحتی حرکت داد و دوباره چید. این انعطافپذیری ذاتی نسبت به تغییر کاربری یا شرایط، چیدمان آزاد را به شیوۀ معمولتر طراحی مبلمان در فضا بدل کرده است. همچنین فرصتی فراهم میآورد که مجموعه بزرگتری از گونههای مبلمان، اندازهها و سبکها به مرور زمان انتخاب شوند و تقریباً با هر وضعیت طراحی جور درآیند.
منبع:کتاب طراحی داخلی،نوشته فرانسیس د.ک.چینگ – ترجمه: محمد احمدی نژاد
۰ نظر