مصالح نازککاری میتوانند بخشی جداییناپذیر از طراحی دکوراسیون داخلی باشند که فضای داخلی را تعریف میکنند یا میتوانند به عنوان پوشش یا لایهای اضافی به کفها، سقفها و دیوارهای اتاق اضافه شوند. در هر صورت،میبایست با توجه به زمینۀ معماری برگزیده شوند. مصالح نازککاری، بهمراه اسباب و اثاثیه، نقشی بسزا در ایجاد جوی خوشایند در فضای داخلی بازی میکنند.در تعیین مصالح نازککاری باید به عاملهای اقتصادی، زیباییشناختی و کاربردی توجه کرد. در این مقاله به بانواع نازک کاری در طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی میپردازیم.
جهت سفارش طراحی داخلی توسط مهندسین با تجربه و خلاق در این زمینه با ما در تماس باشید.
فهرست مطالب
معیارهای کاربردی
- ایمنی و راحتی
- پایایی در استفادۀ پیشبینی شده
- آسانی تمیزکاری، نگهداری و تعمیر
- درجه لازم پایداری در برابر آتش
- ویژگیهای آکوستیکی مناسب
معیارهای زیبایی شناختی
- رنگ، طبیعی یا کاربردی
- بافت
- الگو
معیارهای اقتصادی
- هزینه اولیۀ تهیه و کارگذاری
- هزینۀ عمر، پایایی مورد انتظار از مصالح و هزینۀ تمیزکاری، نگهداشت و تعمیر در طول عمر بیشبینی شدۀ مصالح و همچنین هزینۀ جایگزنی مصالح به هنگام ضرورت.
بیشتر بخوانید:
کفپوش
آخرین لایۀ سازۀ کف است. از آنجا که کفبندی در معرض سایش مستقیم است و بیشتر فضای سطح اتاق را مینمایاند، باید بهنگام انتخاب آن هر دو معیار زیبایی شناختی و کاربردی را در ذهن داشت.
نکاتی در مورد انتخاب کفپوش
- پایایی،بیشترین اهمیت رادارد زیرا ساییدگی و استفاده ازمصالح کفپوش باید در برابر گامهایمان و همچنین جابجایی گاه و بیگاه مبلمان و تجهیزات پایداری داشته باشد، مصالح کفپوش باید در برابر سایش فیزیکی، فرورفتگی و خراشیدگیمقاوم باشد.
- آسایش با پایایی کفپوشی در ارتباط مستقیم است که میتوان با آن کفپوش را در شرایطی خوب نگهداشت. برای پایایی و همچنین آسانی نگهداشت، مصالح کفبندی باید در برابر کثیفی، رطوبت، چربی و لکهها -بویژه در نواحی پر رفت و آمد- مقاوم باشد.
- راهبردهای گوناگونی برای پنهانسازی کثیفیهای -که معمولاً بر روی کف جمع میشود- وجود دارد. استفاده از ترکیب رنگهای خنثی میان ارزش یکی از آنهاست. شیوۀ دیگر، استفاده از الگویی است که هرگونه نشان سطحی و کثیفی را پنهان سازد. استفاده از مصالحی که بافت و رنگ طبیعیاش دلربا و نسبت به هرگونه کثیفی روی کف چشمگیرترست.
- آسودگی پا با درجۀ کشسانی مصالح کفبندی، و در درجۀ کمتر، با گرمایش آن مرتبط است.
- گرمای کف میتواند واقعی با ظاهری باشد. مصالح کفبندی ممکن است با گرمای تابنده گرم شود و بواسطۀ توده گرمایی یا عایقبندی کف گرم باقی بماند. کفبندی ممکن است گرم نیز بنظر برسد بشرط آنکه بافتی نرم، ارزشی نیمه تیره یا فامی گرم داشته باشد. البته، در اقلیمهای گرم، سطح سرد کف از سطحگرم راحتتر خواهد بود.
- در نواحی مستعد خیسی، خرمندانه است که در استفاده ازمصالح کفبندی لیز و سخت پرهیز شود.
- سطوح سخت کف، صدای هوا -برد ناشی از درون اتاق رابازتابانده، اثر سر و صدایی را که بواسطۀ پاسایش یا حرکت تجهیزات بوجود آمده است تقویت میسازند. کفبندی کشسان میتواند بخشی از این صدای ضربه را بگیرد. مصالح کفبندی متخلخل، نرم و مخملی صدای ضربه را میکاهند و به خفهسازی صدای هوا- بردی که به سطوحشان میرسد نیز کمک میکنند.
نقش بافت، الگو و رنگ کفسازی در فضا
کف، گرچه بطور کلی سطحی کاربردی و پسزمینهای دیداری برای فضای داخلی محسوب میشود اما بواسطه بافت، الگو رنگش میتواند نقشی فعال در تعیین شخصیت فضا بازی کند.
- کفی روشن-رنگ، سطح نور درون اتاق را بالا میبرد اما کفی تیره، بیشتر نور وارده بر سطحش را جذب خواهد کرد. رنگی روشن و گرم، تاثیری برجسته بر کف دارد اما کفی تیره و گرم احساس امنیت را منتقل میسازد. رنگی روشن و سرد، حس جادار بودن را القاء میکند و بر همواری کف صیقلی تاکید میورزد. رنگی تیره و سرد به صفحۀ کف، عمق و وزن میبخشد.
- کف، برخلاف سطوح سقف و دیوار اتاق، ویژگیهای بساواییاش -بافت و تراکم- را بهنگام گذر از سطح آن مستقیماً به ما منتقلمیکند.
- بافت فیزیکی مصالح کفبندی و چگونگی قرارگیریاش باالگوی دیداری بستگی مستقیم دارد. همین بافت دیداری است که ماهیت مصالح کفبندی و شخصیت فضا را به ما منتقل میسازد.
- با اینکه کفی بیالگو و خنثی میتواند بهعنوان پسزمینهای ساده برای مبلمان و ساکنین اتاق عمل کند اما میتواند بواسطه استفاده از الگو، به عنصری برجسته در فضای داخلی بدل شود. الگو را میتوان در تعریف عرصههای، مسیرهای پیشنهادی حرکت به کار بست.
- ادراک ما از الگوی کفبندی از قوانین دورنما تاثیر میگیرد.بنابراین الگویی خرد-مقیاس اغلب ممکن است، بجای ترکیبی از عناصر منفرد طرح، به عنوان بافتی نرم یا رنگسایهای آمیخته دیده شود.
- وانگهی، هرگونه عناصرخطی پیوسته در الگوی کفبندی غالب خواهد بود. الگوهای راستادار اغلب میتوانند تناسب ظاهری کف -بزرگنمایی یا کوچکنمایی یکی از ابعادش- را تحت تاثیر قرار دهند.
انواع کف پوش
کفپوشها معمولاً به دو گروه کفپوش سخت و کفپوش نرم تفکیک میشوند:
کفپوش سخت
مانندکفپوش چوب، سنگ،کاشی و مواد کشسان و پوشش نرم کف که بیشتر از فرش و قالیچه متشکل است. در میان پوششهای سخت کف،کفپوش چوبی بخاطر گرما،سیمای طبیعی و آمیزۀگیرایی از آسودگی، کشسانی و پایایی مورد تحسین است. همچنین نگهداری آن تحت شرایط استفادۀ معمولی کمابیش آسان است و چنانچه خسارت ببیند، میتوان جایگزین یا بازپرداختش کرد.
کف پوش چوبی
گونههای پایا و الیاف سختچوبها (بلوط قرمز و سفید،افرا، فان، راش، گردوی آمریکایی). نرمچوبها (کاج زرد، صنوبر داگلاس، سیاه کاج غربی، شوکران [سرو امریکایی] و دیگر درختان) برای کفپوش چوبی استفاده میشوند. در میان اینها بلوط کاج زرد و صنوبرداگلاس از معمولترینها هستند. بهترین ردهها،صات و ممتاز هستند و ناهنجاریهایی چون گره، رگه، ترک و تارگسیختگی را کمینه یا مانع خواهند ساخت.
کفپوش چوبی باستانی و بامبو دیگر گونههای چوب مورد استفاده در کف هستند. بامبو از لحاظ فنی علف است و تواناییاش در رشد دوباره -بلافاصله پس از هرس- شهرتی بهعنوان مصالحی نگهداشتپذیر نصیبش کرده است. کفپوش چوبی باستانی-که از ساختمانهای نزدیک به ویرانی بازیافت میشوند- پاتینا و شخصیتی متمایز را مینمایند.کفپوش چوبی، بصورت تخته یا پانل و بلوک پیشساخته نیز وجود دارد.کفپوش چوبی، اغلب اوقات با ورقی، پلیاورتان شفاف یا سیلر نافذ پرداخته میشود؛ پرداختها میتواند از براقی بالا تا جلای ساتنی یا کدر متغیر باشد. دیدی آرمانگرایانه مدعی این است که پرداخت باید پایایی چوب و مقاومتش در برابر آب، کثیفی و لکشدگی را بدون پنهان ساختن زیبایی طبیعی چوب افزایش دهد. لکهها برای افزودن قدری رنگ به رنگ طبیعی چوب -بدون تیرهسازی رگۀچوب-مورد استفاده قرار میگیرند. کفپوش چوبی میتواند واکس زده، رنگآمیزی شده و یا حتی استنسیلشده باشد اما سطوح رنگآمیزی شده نیازمند نگهداشت بیشتری هستند.
کف پوش سنگ و کاشی
مصالح کفپوش سنگی و کاشی، صلب و پایا هستند. این مصالح کفپوش، بسته به شکل قطعات منفردو الگوی قرارگیریشان، میتوانند سیمایی رسمی و سرد داشته باشند یا احساس راحتی را به اتاق منتقل سازند.
کاشی موازییکی سرامیک -واحدهای کوچک و مدولار از رس طبیعی یا خاک چینی- به گونهای گسترده در کفسازی استفاده میشود. گونۀ رس طبیعی، همراه با رنگهای خاکی خفه، بیلعاب میشود؛ ظرف چینی میتواند رنگهایی روشن داشته و شیشهای (متراکم نفوذناپذیر) باشند.
سنگفرشها و کاشیهای بیلعاب از جمله کفپوشهای بزرگتر مدولار هستند. کاشیهای بیلعاب، واحدهایی بیلعاب رس پخته هستند. کاشیهای سرامیکی بزرگتر نیز در طیفی از اندازهها و الگوها موجوداند؛ برخی از آنها سنگهای طبیعی هستند و عملاً در برابر رطوبت، کثیفی ولک نفوذناپذیراند.
مصالح کفپوش سنگی، سطح کفی بسیار پایا، دائمی و صلب فراهم میآورند. رنگها از قهوهای سوخته، قهوهای روشن و قهوهای سرخ سنگفرشها تا خاکستری، سبز و سیاه لوحه سنگ متغیراند. الگویی بینظم از سنگفرش، احساس راحتی را منتقل میسازد. لوحهسنگ، با شکلی مربعی یا بیقاعده، میتواند راحت یا خشک باشد. مرمر خود را به ظرافتی رسمی معطوف میسازد.کفپوش سنگی با کاشی با دوغاب کار گذاشته میشوند. دوغاب لطیفی از رنگها موجود است و میتواند برای همآمیزی یا تضاد با مصالح کفپوش برگزیده شود.
کفپوش بتنی
بتن هم -بشرط صاف و تراز بودن بحد کافی- میتواند بهعنوان سطح کفپوش نهایی استفاده شود. بتن باید در برابر لکهها و چربیها درزگیری شود. بتن میتواند -بهنگام ریخته شدن- به گونهای یکپارچه رنگآمیزی، لکدار یا نقاشی شود. پرداختی دانهبندی شده و نمایان میتواند گیراییای بافتی ایجاد کند.
کفپوش موزائیکی
موزائیک مرمری، گونهای خاص از نازککاری نمایان دانهبندی شده است بهمراه الگوهای موزائیک شکل که بوسیلۀ تراشههای مرمری بوجود میآیند و به فرمهای کاشی یا ریزشی موجود است.
- موزائیک مرمری استاندارد، پرداختی جلایافته دارد که بیشتر از تراشههای سنگی کمابیش کوچک تشکیل یافته است.
- موزائیک مرمری ونیزی، بیشتر از تراشههای سنگی بزرگ بهمراه تراشههایی کوچکتر که فضای میان آنها را پر میکنند، تشکیل یافته است.
کفپوش کشسان
مصالح کفپوش کشسان، سطح کفپوشی ناجاذب، متراکم و صرفهمند همراه پایانی کمابیش خوب و سهولت نگهداشت فراهم میآورند. درجۀ کشسانیشان، چنین مصالح کفپوشی را به پایداری در برابر تورفتگی ماندگار قادر میسازد؛ حال آنکه به راحتی و آسایش کف پا هم کمک میکند. درجه آسودگی فراهم آمده، نه تنها به کشسانی مصالح بلکه به گونۀ پشتکار مورد استفاده و سختی کار تکیهگاهی نیز بستگی دارد.
ورقههای وینیلی و لینولئوم
ورقههای وینیلی و لینولئوم، بصورت رولهایی با پهنای ۶ پا (۱۸۲۹ م.م) تا ۱۵ پا (۴۵۷۲ م.م) موجوداند. آنها میتواند به صورت الگوهایی درون کارخانه یا روی زمین برش بخورند. دیگر مصالح کفپوش کشسان به صورت کاشی -معمولاً۹ اینچ (۲۲۸ م.م) و ۱۲ اینچ مربع (۳۰۴ م.م) موجوداند. با اینکه کالاهای ورقهای، کفی یکپارچه فراهم میآورند اما کارگذاری کاشیها به شرط آنکه طرح کلی کف نامنظم باشد راحتتر است. همچنین کاشیهای کشسان منفرد را -در صورت خسارت دیدن- میتوان جایگزین کرد.
هیچکدام از گونههای کفپوش کشسان از هر نظر ممتاز نیستند.
- کفپوش لاستیکی، ورقۀ وینیلی. لینولئوم، بخوبی، در برابر لکشدگی،چربی و آتش سیگار مقاومت به خرج میدهند.
- محصولات وینیلی، بویژه مواد ورقهای، بهنگام ساخت، آلودگی تولید میکند، مواد شیمیایی ارگانیک فرار (VOCs) ساتع میکنند و به دشواری تجزیه میشوند.
- چوبپنبه و لینولئوم طبیعی از مواد طبیعی تجدیدپذیر ساخته شدهاند و سطوح VOC پایینتری دارند.
- با اینکه چوبپنبه و لینولئوم دارای رنگ ثابتی هستند اما الگوی ورقه و کاشی وینیلی میتواند پاک شود. لینولئوم، بهنگام واکس خوردن، بهترین سیما و کارایی را داراست.
- کفپوش وینیلی به فرم پراکندهساز ایستا و رسانی الکترواستاتیکی، مناسب استفاده در اتاقهای کامپیوتر و تمیز کردن اتاقهاست.
- کاشیهای چرمی که کمابیش گران هم هستند، بواسطه زمان واستفاده، از برق مطلوبی برخوردار میشوند.
کفپوش نرم
دو دستۀ اصلی پوشش نرم کف وجود دارد -فرش و موکت. این پوششها برای کفها،نرمی بافت و گرمای بصری را در طیف گستردهای از رنگها و الگوها ایجاد میکنند. این ویژگیها هم، به نوبهی خود، از تاثیر سر و صدا کاهیده، فرش و موکت را قادر به جذب صدا میکنند و سطحی راحت و ایمن برای قدمزنی فراهم میآورند. موکت کردن، کارگذاری راحتتری نسبت به پوششهای سخت کف دارد، نگهداشتش کمابیش آسان و اغلب صرفهمندترین پوشش کف است.
کفپوش موکت
موکت پهن-بافت بر حسب فوت مربع فروخته میشود، برای چفت شدن بخش بریده شده، با استفاده از تسمههای موکتگیر پر بالشتک کار گذاشته میشود یا به کمک چسب -در تاسیسات بازرگانی- چسبانیده میشود. موکت معمولاً دیوار به دیوار اجرا میشود و سرتاسر کف اتاق را میپوشاند. موکت میتواند مستقیماً بر زیرکف با لایۀ زیرین قرار گیرد و نیاز به کف نهایی را برطرف سازد. میتواند برکف موجود نیز قرار گیرد.
از آنجا که موکت معمولاً به کف نصب میشود، میباید در همان محل تمیز شود و نمیتواند به پوششی همسان بدل شود. مکان درزها، گونۀ پشتی و فن درزگیری موکت میتواند تاثیری بسزا بر طول عمر مفید موکت پهن–بافت داشته باشد. درزهای سائیده، ناشی از کارگذاری نامناسب و نقص در درزبندی مناسب لبهها هستند. بنابراین، کارگذاری فرش میباید به گونهای تعیین شود که به مجموعه استانداردهای موسسۀ موکت و فرش (CRI)-۱۰۴CRI برای تاسیسات بازرگانی و ۱۰۵CRI برای تاسیسات مسکونی- دست یابد.
کاشیهای موکتی
تکههای مدولاری از موکت هستند که میتوانندبرای همانندسازی کارگذاری یکپارچۀ دیوار به دیوار قرار گیرند یا بصورت الگوهایی خشن یا لطیف آرایش یابند. آنها بواسطۀ دوردوزی یا پیوند همجوشی -که گرانتراست- ساخته میشوند.
از این مزایا برخورداراند:
- آنها را میتوان براحتی برای تناسب با کناره نماهای بیقاعده با کمینه دورریز برش داد.
- کاشیهای منفرد را میتوان در صورت فرسودگی یا خسارتجایگزین کرد.
- کاشیهای موکتی را میتوان براحتی بازاستفاده و جابجا کرد.
- در تاسیسات بازرگانی، کاشیها را میتوان برای دسترسیبه تسهیلات زیرکف یا استفاده از مسیر سیم صاف زیر موکت برداشت.
کاشیهای موکتی مسکونی ۹ یا ۱۲ اینچ مربع (۲۲۹ تا ۳۰۵ میلیمتر مربع) همراه یک پشتی لاستیکی و چسب خودگیر هستند. کاشیهای فرشی بازرگانی ۱۸ اینچ مربع (۴۵۷ میلیمتر مربع) همراه با یک پشتی به حد کافی قوی هستند که از انبساط یا انقباض کاشی جلوگیری و از لبههای موکت در برابر از هم باز شدگی محفاظت میکند. برخی از کاشیهای موکتی بازرگانی گرایش چسبندگی به زمین دارند اما بقیه بصورت شل و ول فقط با مقداری چسب قرار میگیرند تا از جابجایی کاشیها در طول لبههای کارگذاری و نواحی پررفت و آمد جلوگیری کنند.
سوالاتی که طراح دکوراسیون داخلی قبل از طراحی نازک کاری باید از خود بپرسد.
برخی نازککاریهای دیوار، بخش جداییناپذیری از ساختار مصالح دیوار هستند اما بقیه، لایههایی جداگانه هستند که به قاب دیوار متصل شدهاند. با وجود این، دیگر نازککاریهای دیوار پوششها یا روکشهایی نازکاند که برای سطح دیوار بهکار میروند. گذشته از عوامل زیبایی شناختی همچون رنگ، بافت والگو، در گزینش نازککاری و مصالح دیوار باید عوامل اقتصادی و کاربردی را نیز در نظر گرفت.
- اگر نازککاری، مصالحی کاربردی را شامل میشود، چه گونهای از بنیان با تکیهگاه نیاز است؟
- چه گونهای از نازککاری،پوشش یا روکش دیوار پذیرفتنی خواهد بود؟
- پایایی مصالح یا نازککاری باید چگونه باشد و درجه آسانی نگهداشتش چقدر است؟
- چه درجهای از جذب صدا، بازتابش نور، و آتش پادی موردنیاز است؟
- هزینه خرید، کارگذاری با کاربری آن چقدراست؟
نازککاری دیوار
تختههای چوبی
بافت و الگوی دیوار به پهنا، جهتگیری و فاصلهگذاری تختهها و همچنین جزئیات اتصال بستگی دارد.
تخته چندلا
تخته چندلا، پانلی چوبی است کهکه از بهم پیوستن روکشها با گرما و فشار حاصل میآید و معمولاً دارای رگهای از لایههای مجاور میباشد که نسبت بهم زاویه قائمه دارند. روکش پر-تراکم (HDO)، پانلی چوبی است که روکش رزین- فیبریش در هر دو طرف، سطحی صاف و سخت و مقاوم در برابر سایش فراهم میآورد.
نماهای مختلف تخته چندلا
پانلهای نرم چوب:
N برای پرداختهای طبیعی
A سیمایی صاف مناسب رنگآمیزی
B پانل کاربردی
پانلهای سخت چوب:
مرغوب (A) تنها عیبهای ناچیز
خوب (۱) برای پرداختهای طبیعی
سالم (۲) صاف برای رنگآمیزی
اندود
اندود، ترکیبی است از گچ یا آهک، آب، ماسه، و گهگاهی هم پشم یا دیگر الیافی که به فرمی خمیری در سطوح دیوارها یا سقفها بکار میرود و اجازه میدهد تا سخت و خشک شود. اندود گچی، مصالحی مقاوم در برابر آتش، کمابیش سبک وزن و پایاست که میتوان از آن در سطح هر سقف یا دیواری سود جست که در معرض رطوبت با نم قرار نمیگیرد. اندود سیمان پرتلند، که بنام روکار سیمانی نیز معروف است، در دیوارهای خارجی و نواحی در معرض رطوبت یا نم استفاده میشود.اندود روکار یا نازک رویه، اندود گچی آماده-ترکیبی است که به عنوان پرداختی یک یا دو رویه و بسیار نازک روی اساس روکار بکار میرود.
دو لایه با سه لایه بودن اندود بستگی به گونه و مقاومت بستر مورد استفاده دارد.
- آسترزبره، نخستین روکش اندود سه لایهای است. این اندودباید بشدت به توری بچسبد و پیوستگی بهتری برای اندود گچ وخاک با دومین فراهم آورد.
- اندود آستر، لایهای تسطیحکننده و زبر -پرداخته است-یا دومین لایۀ اندودی سه لایهای و یا لایۀ پایه روی توفال گچییا بنایی.
- اندود رویه به عنوان سطحی پرداخته یا بستر آرایه عمل میکند.
- ضخامت کلی نازک کاری اندودی از ۲/۱ تا ۴/۳ اینچ (۱۲ تا ۱۹ میلیمتر) است.
نمای نهایی سطح اندود به بافت و هم به پرداختش بستگی دارد. این نما میتواند برای ایجاد پرداختی صاف و نامتخلخل مالهکشی شود، برای پرداختی اندک بافتدار و ماسهای شناور میشود یا برای پرداختی خشنتر افشانده شوند. پرداخت میتواند رنگآمیزی شود؛ پرداختهای صاف، پوششهای کاغذ دیواری یا پارچهای را خواهند پذیرفت.
صفحۀ گچی
اغلب دیوار خشک یا تخته گچی خوانده میشود- متشکل از هستهای گچی است که با کاغذ یا دیگر ماده پوششدهنده تسطیح شده است. این صفحه میتواند با رنگآمیزی یا بکارگیری کاش سرامیکی یا یک پوشش انعطافپذیر دیواری پرداخت شود.پانلهای پیشپرداخته نیز در دامنهای از رنگها، بافتها و الگوها موجوداند.
گونههای اصلی صفحه گچی در طراحی معماری از این قراراند:
- صفحۀ گچی منظم برای سقفها و دیوارهای داخلی
- صفحۀ گچی مقاوم در برابر رطوبت که به عنوان پشت کار کاشیسرامیکی در شرایط پر-رطوبت استفاده میشود.
- صفحه گچی مقاوم در برابر آتش (نوع – X) که در ساختمقاوم در برابر آتش استفاده میشود.
کاشی سرامیکی
کاشیهای سرامیکی، اجزای تسطیح مدولاری از رس پخته یا دیگر مواد سرامیکی هستند. آنها سطحی ضد آب، پایا و پایدار برای دیوارهای داخلی فراهم میآورند. آنها با لعابهای مات یا روشن در طیف وسیعی از طرحهای سطح و رنگ موجوداند. کاشیهای ویژه مشتمل بر کاشیهای شیشهای، کاشیهای سفارشی و دستساز، اندازههای ویژه و تکههای آرایهای هستند. دوغاب کاشیهای دیواری در طیف گستردهای از رنگها موجود است. در استفاده از دوغابهای با رنگ تند در کاشیهای متضاد رنگی احتیاط ورزید زیرا ممکن است شره کنند.کاشی سرامیکی را میتوان در ضخیمترین یا نازکترین روند بکار برد.
- در روند نازکترین، کاشی سرامیکی را با استفاده از روکش نازکی از ملات درجا خشک، ملات سیمان پرتلند-لاتکس، ملات اپوکسی یا چسبی آلی به پشتبند پایدار و پیوستهای از اندودگچی، صفحه گچی یا تخته چندلا میچسبانند.
- در روند ضخیمترین،کاشی سرامیکی بر بستری از ملات سیمان پرتلند بکار میرود. بستر کمابیش ضخیم ( تا اینچ، ۱۳ تا ۱۹ میلیمتر)، وجود شیبهایی دقیق و صفحات سالم را در نازک کاری میسر میسازد. پشتبند مناسب عبارتند از توفال روی بتن، بنایی، تخته چندلا، اندود گچی و صفحه گچی، و رابیتس روی قاب وادار.
کاغذ دیواری در طراحی معماری
سطوح صفحه گچی و اندود صاف، گذشته از رنگ شدن، میتوانند توسط دامنهای از پوششهای دیواری انعطافپذیری پرداخت شوند که تقریباً در طیف نامحدودی از رنگها، الگوها و طرحها موجود هستند.با وجود این، کاغذ دیواری در معرض خاکگرفتگی، سائیدگی و رنگ پریدگی قرار میگیرد و اغلب برای مقاومت در برابر آتش آزمایش نمیشود.
پارچه یا وینیل پشت کاغذی بخاطر سودمندی و پایداری و همچنین آزمایش مقاومت در برابر آتش طراحی میشوند. آنها بسادگی تمیز میشوند و در برابر رنگ و رو رفتگی و سائیدگی مقاوماند البته مشکلاتی محیطی در زمینۀ دورریزی، استفاده و تولیدشان وجود دارد.
ورقهای فلزی
ورقههای نازک فلزی، رسانای الکتریستهاند و در معرض سائیدگی و خراش قرار میگیرند. آنها میتوانند بعلت سطوح بالای بازتابش، ایجاد خیرگی کنند. همچنین کارگذاریشان دشوار است.
پارچه ها
پارچهها (پشم، لینن، کتان، کرباس، پارچهی گونیباف) میتواند پر سطوح گوناگونی چسبانده شوند اما ممکن است نیازمند پشتبند اضافی هم باشند. آنها باید برای مقاومت در برابر خاک بهسازی شوند و ممکن است کاهش قابلیت اشتغال آنها الزامی شود.
رنگ در طراحی معماری
رنگ آمیزهای از رنگدانۀ صلب معلق در حامل است که به عنوان روکشی معمولاً مات و نازک بکار میرود. رنگها میتواند در تزئین، محافظت و اصلاح سطح بهکار روند.
- رنگهای آلکیدی، رزینهای حلال رقیقی هستند که از هر کدام از چندین پلیاستر روغنی به عنوان عامل بهره میجویند. این رنگها، نسبت به رنگهای روغن – مبنا، سختتر، پایاتر رنگثابتتراند؛ سریعتر خشک میشود و راحتتر بکار میروند و بوی کمتری هم متصاعد میکنند.
- رنگهای روغنی، رزینهای حلال رقیقی هستند که از یکی از چندگونۀ روغن طبیعی خشککن بهعنوان حامل بهره میجوید.
- رنگهای لاتکسی، آب-مبنا هستند. آنها بسرعت خشک میشوند، متخلخلاند و تمیزکاریشان با آب آسان است .
- آسترها، چسبندگی پوششهای بعدی را بهبود میبخشند. همچنین میتوانند رنگ نیز به وجود آورند و به عنوان رطوبتبند یا ضدزنگ عمل کنند.
- روکشهای اپوکسی کاتالیز شده، اصلاح میشوند تا غشاءهای سخت و متراکمی را شکل دهند که در برابر مواد شیمیایی، حلالها، لکهها و سائیدگیها مقاوماند. آنها معمولاً از دو بخش متشکلاند: رزین و کاتالیزور که تنها پیش از استفاده ترکیب میشوند.
- روکشهای چندرنگ، روکشهایی افشانهای پایا و مقاوم در برابر خراشاند که از زیر کار چندین رنگ استفاده میکنند.
لاک
لاکها، حلالهای مات با شفاف رنگینهها یا رنگدانههایی هستند که برای نفوذ و رنگآمیزی سطحی چوبی بدون تیره شدن رگه، از آنها استفاده میشود.
- لکههای نفوذی، در سطح چوب نفوذ میکنند و قشری بسیار نازک بر سطح به جای میگذارند.
- لکههای مات یا رنگدانهای، لکههایی روغنی هستند که رنگدانههایشان قادر به تیرهکردن رگه و بافت سطح چوباند.
چسبمایه، پخش تا فرار حامل رنگی است که در خلال فرآیند خشکشدن، ذرات رنگدانه را به غشاء چسبناک پیوند میدهد.
حلال، بخش فرار حامل رنگی است که قوام دلخواه کاربرد را با قلم مو، غلطک یا افشانه تضمین میکند.
رنگدانه، مادهای غیر محلول و بسیار ریز است که برای انتقال رنگ و کدری روکش، در حاملی مایع معلق میشود.
حامل، مایعی است که در آن رنگدانه پیش از اعمال در سطح برای کنترل قوام، چسبندگی، جلا و پایایی پراکنده می شود.
سقف کاذب
سطح زیرین کف یا سازۀ بام بالاسری میتواند نمایان رها شود و بهعنوان سقف عمل کند. با وجود این، اغلب اوقات مصالح سقفی جداگانهای به سازۀ تکیهگاهی متصل یا از آن آویزان میشود. طیف مصالح سقف بمانند دیوارهاست با این تفاوت که آنها برای آویزان شدن از سازۀ بالاسری، زیادی سنگیناند.
صفحۀ گچی و اندود
صفحۀ گچی و اندود، سطوح سقف پیوستهای فراهم میآورند که میتواند بصورت صاف پرداخته، بافتدار، رنگآمیزی یا کاغذ دیواری شوند.همچنین اندود این امکان را فراهم میآورد که سقف و صفحات دیوار توسط سطوحی خمیده موسوم به گلویی درهم ادغام شوند.هر دو صفحۀ گچی و اندود نیازمند اسکلتی تکیهگاهی از چوب یا فلزاند که به قاب کف یا بام آویزان یا از آن متصل میشوند.
چوب
پوشانههای چوبی یا چارتراشها در فضای میان تیرها دهانه میزنند تا سکوی سازهای کف یا بام را شکل دهند. سطح زیرین چارتراشها بمانند سقف نهایی میتواند نمایان رها شود.چارتراشها چوبی معمولاً ۴/۱ ۵ اینچ (۱۳۳ م.م) پهنا دارند و برای نمونه دارای اتصالات فاق و زبانه و شیار V- شکل هست. شیار کانال، شیاردار و دیگر الگوهای ماشینی موجوداند.در این سیستم سازهای، هیچگونه فضایی از سقف پنهان نیست.
فلزی
در بامها، پوشانۀ فولادی موجدار، سکویی سازهای برای عایقکاری گرمایی و پوشش بام شکل میدهد. پوشانۀ فولادی موجدار یا حجرهای نیز، بهنگام شکلدهی دالهای مرکب کف، اسکلت پایدار و تقویتیای برای بتن فراهم میآورند.سطح زیرین پوشانۀ فولادی، بمانند سطح سقف، میتواند نمایان رها شود. پوشانۀ فولادی، به همراه تیرچههای لانه زنبوری، سقفها را با کیفیتی بافتدار یا خطی تعریف میکنند.
نازک کاری مدولار در طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
سقفهای دارای نورپردازی ممکن است از شبکه نورپردازی مدولار یا، در خلال ساعتهای نورگیری، از نورگیرهایی متشکل شوند که فضایی رو به آسمان میگشایند.مصالح مدولار سقف معمولاً به شبکۀ فلزی آویخته از سازۀ کف یا بام تکیه میکنند. کاشیهای سقف آکوستیکی، الگوی شبکهای مستطیلی یا مربعی را شکل میدهند که میتواند، بسته به طراحی کاشی، قوی یا ظریف باشد. در نقطۀ مقابل، پانلهای فلزی باریک و بلند، الگویی خطی بر سقفها را شکل میدهند. در هر دو حالت، ماندافزارهای نورپردازی، هوا پخشکنها و دیگر ماندافزارهای مکانیکی میتوانند در سیستمی مدولار جای گیرند.
در فضاهای تجاری، اغلب از سیستم مدولار سقف کاذب استفاده میشود تا در آرایش ماندافزارهای نورپردازی و خروجیهای پراکنش هوا، ادغام و انعطاف صورت بگیرد. سیستم نمونه از کاشیهای سقف مدولاری شکل میگیرد که به شبکهای فلزی آویخته از سازۀ بالاسری تکیه دارند. کاشیها معمولاً برای دستیابی به فضای سقف، برداشتپذیر هستند.
کاشیهای آکوستیکی، واحدهایی مدولار از فیبر معدنی یا شیشه هستند. آنها در دامنهای از سبکهای مستطیلی و مربعی موجوداند. بقیه ممکن است دارای وجوهی معدنی، سرامیکی، وینیلی یا آلومینیومی باشند. لبههایشان میتواند مربعی، پخدار، دوراهه یا فاق و زبانه باشد. کاشیهای آکوستیکی با وجوهی شکافدار، بافتدار، الگودار یا روزنهدار به بازار میآیند.
کاشیهای آکوستیکی، عالیترین جاذبهای صدا در اتاق هستند. برخی کاشیها آتش-پاد هستند و برخی هم مناسب استفاده در نواحی پر رطوبتند.
سینیهای فلزی مشبک که به ورقهای عایق فیبری پشت دارند در سقفهای کاذب نیز قابل استفاده هستند. با برداشت پشتبند آکوستیکی، آنها را میتوان در جذب هوای برگشتی سیستم HVAC بکار بست.
سقفهای فلزی خطی از پانلهای فولاد ضدزنگ، آلومینیوم یا فولادی استفاده میکنند. شیارهای باز اجازه میدهند که صدا با تکیه به ورقهای عایق گرفته شود.
۰ نظر